معرفی کتاب صوتی تارک دنیا مورد نیاز است: ده داستان تاسف بار

کتاب صوتی تارک دنیا مورد نیاز است نوشتهٔ میک جکسون، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه تخیلی‌ست که با لحنی طنزآمیز و نگاهی رویاگونه نوشته شده‌اند. هر یک از این داستان‌ها فضایی خاص و فانتزی و یا حتی ترسناک دارند که از دوران کودکی و تنهایی انسان ریشه می‌گیرند.

درباره کتاب صوتی تارک دنیا مورد نیاز است:

نام اصلی این کتاب در اصل «ده داستان تأسف بار» است که بنابر انتخاب مترجم به اسم یکی از داستان‌های اثر نام گرفته است. داستان‌های حاضر در این مجموعه فضایی گوتیک‌وار و بدیع دارند که در آن‌ها به راحتی نمی‌توان مرزی میان واقعیت و خیال را تشخیص داد. میک جکسون با سبک نوشتاری خاص خود این داستان‌ها را طوری نوشته که از نظر خواننده تاحد زیادی باورپذیر به نظر می‌آیند.

کتاب تارک دنیا مورد نیاز است (Ten Sorry Tales) از طریق روایت داستان‌های جذابی به مسائل اخلاقی و موضوعاتی که کمتر درمورد آن‌ها صحبت می‌شود، پرداخته است. شیوهٔ روایت آن بسیار ساده و روان است و ایده‌هایی همچون مرگ و سوگ را طوی بیان می‌کند که مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌سازد.

داستان‌های این کتاب با نام‌های «خواهران پی‌یرس»، «پسری که خواب رفت»، «قایقی در سرداب»، «جراح پروانه‌ها»، «تارک دنیا مورد نیاز است»، «ربودن موجودات فضایی»، «دختری که استخوان جمع می‌کرد»، «بی‌هیچ ردپایی»، «گذر از​ رودخانه» و «دزد دکمه» نخستین بار در سال 2005 به انتشار رسیدند. نویسنده در این کتاب با نگاهی فانتزی با چاشنی طنز، به شرح مسائل دنیای واقعی پرداخته است.

کتاب صوتی تارک دنیا مورد نیاز است مناسب چه کسانی است؟

اگر به مجموعه داستان‌های فانتزی و تخیلی علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی برایتان لذت‌بخش خواهد بود.

میک جکسون را بیشتر بشناسیم:

این نویسنده مطرح انگلیسی در سال 1960 به دنیا آمد و در مدرسه گرامر ملکه الیزابت در شهر بلکبرن تحصیل کرد. او شهرت اصلی‌اش را به دلیل نوشتن رمان «مرد زیرزمینی» کسب کرد و بعد از چاپ آن در سال 1997 در لیست کوتاه جایزه من بوکر (Man Booker) قرار گرفت و برنده جایزه (Whitbread 1997) برای بهترین رمان شد.

میک جکسون (Mick Jackson) در سال 1990 دوره نویسندگی گذراند و پس از آن بر روی نگارش کتاب مرد زیرزمینی متمرکز شد. او از سال 1995 تاکنون نویسنده‌ای تمام وقت به شمار می‌رود. از دیگر آثار وی می‌توان به «پنج پسر»، «داستان بیوه» و «خرس‌های انگلیس» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی تارک دنیا مورد نیاز است می‌شنویم:

بعضی از مردم پولدار به دنیا می‌آیند. بعضی‌ها هم بعدا پولدار می‌شوند. بقیه هم به اندازهٔ آن‌ها شانس نمی‌آورند. جایلز و ویرجینیا جارویش از دستهٔ خوش‌شانس‌ها بودند. جایلز از کار در سیتی درآمد خوبی داشت. جینی هم ثروتش را از پدر و مادرش به ارث برده بود؛ بنابراین خبر ازدواج آن دو مثل صدای به هم خوردن گاوصندوق دو بانک گوش فلک را کر کرد.

آن‌ها بیرون شهر یک خانهٔ بزرگ قدیمی با دوازده اتاق خواب خریدند که سر در آن ستون‌های سنگی داشت و جادهٔ پیچ در پیچی که به سردر می‌رسید، از میان هکتارها جنگل می‌گذشت که بخشی از خود ملک بود. آن‌ها دوست داشتند خانه‌شان را مثل ملاک‌های دو قرن پیش اداره کنند. پس یک دشت پر از آهوی وحشی درست کردند. چندین بنای یادبود سفارش دادند. یک زمین چمن برای کروکه ساختند که در آن چند طاووس می‌خرامیدند. و تعداد زیادی کارگر استخدام کردند که کار آشپزی و نظافت خانه را انجام دهند و به جایلز و جینی احترامی بگذراند که شایستهٔ ثروت چشمگیرشان باشد.

صبح یک روز شنبه جینی در بخشی از جنگل که تا آن روز کشفش نکرده بود، اسب‌سواری می‌کرد. در حین سواری به غاری کوچک و تاریک برخورد. از اسب پیاده شد. آرام آرام به ورودی غار نزدیک شد و با دقت به داخل آن نگاه کرد.