میکل پیرامو در کتاب صوتی کنیز ملکه مصر، داستان زندگی زنی را روایت میکند که همچنان پس از گذشت هزاران سال، آوازهی شکوه، جلال، دانایی و زیباییاش در تاریخ ماندگار است؛ کلئوپاترا ملکهی مصر، همان زن افسانهای است که به قدرت رسیدنش سرنوشت مصر را به کل تغییر داد.
گذر از دالانهای تودرتوی تاریخ و آنچه بر ملتهای مختلف گذشته، اگر به زبان روایی و داستانگونه مزین شود میتواند عبرتآموزی و معرفت را به سرگرمی و جاذبهی جهان قصه گره بزند. در این میان گفتن از تاریخ پرفراز و نشیب کشوری به شگفتانگیزی سرزمین اهرام و فراعنه و البته شخصیتی به گیرایی کلئوپاتر، کار تازهای نیست. پیش از این هزاران نفر از نویسندگان و شاعران و فیلمسازان مختلف بهویژه در دنیای هالیوود، به این تصویر پیش چشمان بینندگان، جان بخشیدهاند. برای همین میتوان گفت مصر باستان و ملکهی افسانهایش یعنی کلئوپاتر یا همان کلئوپاترا، حالا تصویری آشنا در ذهن اغلب افراد محسوب میشوند و غمانگیز اینکه در ترکیب با جذابیتهای هالیوودی، بخشی از اصالت خود را از دست داده و تبدیل به یک دستمایهی تجاری برای کسب سود بیشتر شدهاند.
میکل پیرامو (Michel Peyramaure) اما در کتاب صوتی کنیز ملکهی مصر (Cleopatre reine du Nil)، روایتی بکر و تازه از زندگی این زن شگفتانگیز ارائه داده که میتوان گفت تا حد زیادی به واقعیت نزدیک است. این ادعا از آنجا ناشی میشود که اساس این داستان، از خاطرات یکی از ندیمههای مخصوص کلئوپاترا شکل گرفته. این ندیمهی دوراندیش که تلاشش برای روایت تاریخ، تصویری روشن و آگاهیبخش از زندگی گذشتگان در پیش چشم ما قرار داده، شرمیون نام دارد. شرمیون از بسیاری جهات، با ندیمههای دیگر عصر خود تفاوت داشت. پدر و مادرش از کارکنان دربار شاهی بودند و خود او نیز در کاخ متولد شد. همزمانی تولد شرمیون و کلئوپاترا و همچنین خوی نرم و آرام شرمیون که به کلئوپاترا اجازهی نزدیک شدن و دوستی با او را میداد، باعث شد که آنها از همان کودکی با هم و در کنار هم بزرگ شوند. کلئوپاترا با هیچیک از نزدیکان، چه از خدمتکاران و ندیمهها و چه از بزرگان و اشراف، مثل شرمیون احساس نزدیکی و راحتی نمیکرد. او تا حدی به شرمیون علاقه داشت که او را مجبور کرد در کلاسهای درس مخصوص شاهزادگان در کنارش حاضر شود و زبانهای مختلف، جغرافیا، تاریخ و سیاست و بسیاری دیگر از دروس مهم را فرا بگیرد. همین فراگیری درس در کنار شاهزاده، از شرمیون زنی دانا و خردمند ساخت و او روایت این خاطرات را نیز مرهون همین فراگیری زبان میداند؛ وگرنه که در عصر او، خدمتکاران و کنیزان از نعمت آموزش و سواد محروم بودند و نمیتوانستند چیزی بخوانند یا بنویسند. شرمیون محرم اسرار کلئوپاترا بود و این موهبت را نیز در کنار نعمت داشتن سواد قرار داد تا بخش مهمی از تاریخ مصر را آنگونه که واقعاً اتفاق افتاده بود بنویسد.
در کتاب صوتی کنیز ملکهی مصر، با کلئوپاترا و ندیمهی محبوبش شرمیون همراه میشویم تا داستان زندگی این زن افسانهای را از زمان تولد تا هنگام مرگ پیگیری کنیم. شرمیون در ابتدای روایتش، بعد از معرفی خود و ملکه، داستان مرگ بطلمیوس دوازدهم، پدر کلئوپاترا را روایت میکند که نیزنی ماهر بود و در زندگی هیچ کاری را به اندازهی نواختن نی دوست نداشت. بطلمیوس در زمان مرگ، طبق سنت مصریان دست کلئوپاترا فرزند ارشد خود را در دست برادرش گذاشت و آنها را زن و شوهر اعلام کرد. در مصر باستان، به پادشاهان مقام خدایی میدادند و آنها نیز برای اینکه خونشان در سلسلهیشان خالص بماند و با اغیار نیامیزد، از ازدواج با دیگران سر باز میزدند و به ازدواج با محارم روی میآوردند. کلئوپاترا اما به واسطهی ریشهی یونانی خود و اینکه این کار در فرهنگ یونان بسیار منحوس بوده، این زناشویی را رد میکند و تنها به اسم، همسر برادرش میشود؛ کاری که خشم برادرش و درباریان را برمیانگیزد، اما حتی خشم پادشاه هم در برابر ارادهی زنی چون کلئوپاترا قرار نمیگیرد.
کپی رایت © 1403 دیجی کالج تمامی حقوق محفوظ است